در مواجهه با غبار جبری مآبانه بودنِ احادیث طینت، ایدههایی ارائه شده از یک سو با ارجاع علم آن به ائمه و یا حمل بر تقیه، از اندیشیدن و واکاوی در آنها ممانعت به عمل آورده اند. از سوی دیگر با اثبات ناپذیری چنین رویدادهای، خواستگاه آن را کنایاتی از علم عینی الهی و یا تبلور خارجی آن پنداشته اند. در حالی که واقعی بودن این موطن در روایات طینت امری مسلّم است که با احتیاط خطای در فهم و یا تقیه و یا تأویل نمیتوان از ظاهر آشکار آن عبور کرد. اما پاسخهایی که به شبههی جبرینما بودن این احادیث میتوان داد، اینگونه است: «اختلاف طینتها به آزمونها و انتخابات ارواح مربوط است». «تفاوت طینتها تنها اقتضائاتی را در سرنوشت انسان به بار میآورد». «در اخبار طینت به روشنی وجود اختیار در تعیین سرنوشت طینتها مفروض و مسلم است». «طرح مسألهی بدا در میان این نقلها حاکی از واقعی بودن آزمونها و حقیقی بودن احتمال تبدیل نوع طینتهاست». بدین ترتیب از ظرفیتهای درونی روایات اهل بیت علیهم السلام به همراه لوازم عقلی عباراتِ این آموزه، میتوان وجود ارادهی انسان در رویدادهای پیشینی مادی آفرینش را امری مسلّم دانست و به آن معتقد شد.